روانشناسی مثبت گرا چیست؟ تفاوت آن با مثبت اندیشی
نویسنده Admin HalamKhoobee
0 دیدگاه
۰۳ اردیبهشت ۱۴۰۴

یکی از جدیدترین شاخه های روانشناسی، روانشناسی مثبت گرا است. روانشناسی مثبت گرا، یک رویکرد علمی نوین در جهت مطالعه و بررسی افکار، رفتار و احساسات افراد است و تمرکز و هدف آن پیشرفت انسان ها، کمک به آن ها برای کسب موفقیت و رساندن افراد به شادی و زندگی سالم است. روانشناسی مثبت گرا بر خلاف بسیاری از شاخه های روانشناسی که تمرکزشان بر روی اختلالات و ناهنجاری های رفتاری و شخصیتی است، بر نقاط قوت افراد و کمک به آن ها برای شاد شدن متمرکز است. در واقع این شاخه از علم روانشناسی برای تکمیل و گسترش شاخه های دیگر روانشناسی ایجاد شده است که بر حل مشکلات متمرکز هستند.

 

 

تاریخچه ی رونشناسی مثبت گرا

روانشناسی مثبت گرا در دهه ی 1990 میلادی توسط مارتین سلیگمن، روانشناس معروف آمریکایی پایه گذاری شد. وی در سال 1998 به عنوان رئیس انجمن روانشناسی آمریکا انتخاب شد و از این فرصت استفاده کرد تا مسیر علم روانشناسی را تغییر دهد. سلیگمن با انتقاد از تمرکز بیش از حد روانشناسی سنتی بر مشکلات و اختلالات، پیشنهاد داد که روانشناسی باید به بررسی و تقویت نقاط قوت و توانمندی های انسان نیز بپردازد. پیش از ظهور روانشناسی مثبت گرا، روانشناسان عمدتا بر مشکلات روانی و درمان اختلالات تمرکز داشتند و در شاخه های روانشناسی بیشتر توجه بر روی آسیب شناسی و ترمیم تجربیات تلخ گذشته بوده است و توجه کمتری به عواملی که زندگی را ارزشمند می کنند، داشته اند. 

سلیگمن با تمرکز بر مفاهیم زندگی بخش یک شاخه ی جدید از روانشناسی را بنیان گذاری کرد و با انتشار کتاب ها و مقالات متعدد در این زمینه، راه را برای توسعه ی این شاخه ی جدید از روانشناسی هموار کرد. از سال دو هزار، درخواست سلیگمن برای تمرکز بیشتر روی جنبه های مثبت زندگی توسط هزاران محقق و روانشناس در سراسر جهان مورد استقبال قرار گرفت و سبب شکل گیری تحقیقات فراوان در این زمینه شد و حتی علاقه ی عموم مردم به این شاخه از علم روانشناسی را افزایش داد. در حال حاضر افراد بسیاری به دنبال این هستند که بدانند چطور می توانند رضایت از زندگی را افزایش دهند و به پتانسیل کامل وجودی خود دست پیدا کنند. در حالی که بیشتر مردم سلیگمن را به عنوان چهره ی اصلی روانشناسی مثبت گرا می شناسند، او این رشته را به تنهایی آغاز نکرد و افراد تاثیر گذار دیگری هم بودند که سبب شکل گیری عصر جدید در روانشناسی شدند. از جمله برجسته ترین اشخاص در حوزه روانشناسی مثبت گرا فیلیپ زیمباردو، آلبرت بندورا، مارتین سلیگمن، دانیل گیلبرت، کریستوفر پترسون و سی آر اسنایدر می باشند.

 

رویکرد های روانشناسی مثبت گرا

 

 

در روانشناسی مثبت گرا موضوعات و رویکرد های مختلفی در جهت بهبود کیفیت زندگی مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرند. از جمله رویکرد های نوینی که مورد بررسی قرار می گیرند عبارتند از :

  • شناسایی نقاط قوت، استعداد ها و ویژگی های مثبت افراد
  • بررسی سلامت روان مانند میزان رضایت از زندگی و احساس خوشبختی
  • بررسی و شناسایی تفکرات و احساسات مثبت
  • آموزش و توسعه تفکر مثبت گرا
  • بررسی ارتقاء عملکرد و توانایی خلاقانه ی افراد
  • بررسی میزان تاب آوری به ویژه در شرایط و موقعیت های بحرانی
  • بررسی عزت نفس و اعتماد به نفس
  • هدف گذاری
  • خلاقیت

 

کاربردهای روانشناسی مثبت گرا 

روانشناسی مثبت گرا کاربرد های بسیار متعددی در ابعاد مختلف زندگی انسان دارد. روانشناسان به کمک اصول روانشناسی مثبت گرا می توانند انگیزه ی دیگران را افزایش بدهند و به آن ها برای پیدا کردن توانمندی هایشان و تقویت و ارتقاء آن کمک کنند. برخی از کاربرد های روانشناسی مثبت گرا عبارتند از : 

  • افزایش میزان رضایت از زندگی
  • بهبود کیفیت زندگی
  • افزایش خود آگاهی و خود شناسی
  • ارتقاء سلامت ذهنی و فکری
  • تقویت تاب آوری به ویژه در شرایط بحرانی
  • مدیریت هوش هیجانی
  • افزایش و تقویت نقش مثبت اندیشی
  • توسعه ی ویژگی های مثبت انسانی از جمله عدالت، بخشندگی و عشق
  • شکل گیری و ایجاد روابط مثبت خانوادگی، دوستانه و کاری

 

مزایا و دستاوردهای روانشناسی مثبت گرا

روانشناسی مثبت گرا مزیت ها و دستاورد های فراوانی دارد که از جمله ی مهم ترین و برترین مزایای آن، آموزش قدرت تغییر دیدگاه در همگان است. این رویکرد در برگیرنده ی تمرکز بر تمرین ها و تکنیک های روانشناسی مثبت گرا است. ایجاد تغییرات جزئی و کوچک در زندگی افراد منجر به ایجاد تحولات شگرف در کیفیت زندگی آنان می شود. لازم به ذکر است که روانشناسی مثبت گرا برای تکمیل نگرش مثبت در روانشناسی به کار گرفته شده است و مکمل روانشناسی سنتی است. در ادامه به بررسی دیگر دستاورد های روانشناسی مثبت گرا می پردازیم :

  • یافتن معنای زندگی
  • در لحظه ی حال بودن
  • تجربه ی احساس و دیدگاه مثبت
  • رابطه ی موفق و بهبود روابط
  • دستیابی به موفقیت
  • رضایتمندی

 

 

یافتن معنای زندگی :

 احساس معنا و هدف در زندگی به ارتباط با موضوعات و فعالیت هایی که برای افراد اهمیت دارد مرتبط می شوند. معنا داشتن در زندگی به این معنی است که فرد احساس کند که زندگیش در خدمت چیزی است که از خودش با ارزش تر است. افرادی که در زندگی خود معنا دارند احساس رضایت و خوشبختی بیشتری دارند. روانشناسی مثبت گرا به افراد کمک می کند تا معنا و هدف خود را در زندگی پیدا کنند و بر اساس آن زندگی کنند.

 

در لحظه ی حال بودن به واسطه روانشناسی مثبت گرا : 

یکی از شاخص های مهم که در روانشناسی مثبت گرا در نظر گرفته می شود این است که چقدر از فعالیت های افراد می تواند آن ها را در کار غرق کند که متوجه گذر زمان نشوند و از انجام آن لذت ببرد و به خود شکوفایی نزدیک شود. روانشناسی مثبت گرا به افراد کمک می کند که با مثبت گرایی به خود شکوفایی برسند و از فعالیت های روزمره خود لذت ببرند و در لحظه ی حال زندگی کنند.

 

تجربه ی احساس و دیدگاه مثبت از روانشناسی مثبت گرا : 

روانشناسی مثبت گرا به تجربه ی احساسات مثبت در زندگی فردی افراد توجه دارد. این احساسات شامل احساس شادی، لذت و رضایتمندی از زندگی است. روانشناسی مثبت گرا تلاش می کند تا احساسات و هیجانات مثبت در انسان را کشف و تقویت کند.

 

رابطه ی موفق و بهبود روابط :

 روابط موفق در روانشناسی مثبت گرا شامل روابط صمیمانه، حمایت کننده و پر احساس است. روابط اجتماعی مثبت و حمایتگر منجر به بهبود کیفیت زندگی و رضایت فرد خواهد شد. روانشناسی مثبت گرا می تواند به رابطه های خوب و معمول کمک کند تا افراد بتوانند برای رسیدن به یک رابطه ی بهتر و با کیفیت تلاش کنند و پیشاپیش از بروز اختلافات جلوگیری  کند.

 

دستیابی به موفقیت با استفاده از روانشناسی مثبت گرا : 

انسان ها همواره موفقیت را دوست دارند و برای رسیدن به آن تمایل دارند، حتی اگر به یک حس مثبت و معنی خاص منتهی نشود. روانشناسی مثبت گرا با شناسایی عامل ایجاد کنده ی احساس موفقیت در هر فرد، به تقویت آن کمک می کند و بر این باور است که موفقیت به خاطر خود موفقیت جذاب و لذت بخش است.

 

رضایتمندی حاصل از روانشناسی مثبت گرا : 

احساس رضایتمندی در هر فرد در گرو ارزش ها، اهداف و نیاز های او و میزان دستیابی به آن ها است. روانشناسی مثبت گرا تلاش می کند که به بررسی و شناسایی عوامل موثر بر شادکامی و رضایت از زندگی بپردازد و راهکار های مناسب برای افزایش آن را ارائه دهد.

 

سطوح روانشناسی مثبت گرا

روانشناسی مثبت گرا در سه سطح مختلف عمل می کند که شامل :

  • سطح ذهنی
  • سطح فردی
  • سطح گروهی

سطح ذهنی روانشناسی مثبت گرا : 

روانشناسی مثبت گرا در سطح ذهنی بر روی مفاهیمی مانند احساس شادی، رضایت، رفاه و خوش بینی تمرکز دارد و به بررسی اینکه چگونه این مفاهیم و احساسات، تجربه ی روزانه و سطح کیفیت زندگی افراد را تغییر می دهد می پردازد. این حوزه به بررسی احساس خوب و افزایش اعتماد به نفس تمرکز دارد.

 

سطح فردی روانشناسی مثبت گرا : 

روانشناسی مثبت گرا در سطح فردی به بررسی و تمرکز روی خصوصیات و ویژگی های شخصی فرد از طریق مطالعه ی نقاط قوت، استعداد، خلاقیت، پختگی، گذشت و مهارت های ذاتی می پردازد.

 

سطح گروهی روانشناسی مثبت گرا : 

روانشناسی مثبت گرا در سطح گروهی به تعاملات اجتماعی مثبت مانند مسئولیت اجتماعی، کمک به دیگران، هوش هیجانی، عوامل موثر در توسعه شهروندی و جوامع می پردازد.

 

مثبت اندیشی چیست ؟

 

 

مثبت اندیشی در کنار دید واقعی و انگیزه دهنده به انسان کمک می کند که راه رسیدن به زندگی شاد و با کیفیت را بیابید. رویکرد مثبت اندیشی دارای هدف مشخص و خاصی است که بر جوانب مثبت و ساختن باور های مثبت پایه گذاری شده است. وقتی نگرشی به این شیوه داشته باشید قطعاً هم حال بهتری تجربه می کنید و هم سلامت روانی و جسمی خواهید داشت.

مثبت اندیشی به معنی ندیدن واقعیت ها و مشکلات نیست؛ بلکه به معنای داشتن برنامه ذهنی برای حل مشکلات و مسائل بوده است. البته مثبت اندیشی کاربردی است که عاقلانه و بر پایه ی رضایت از زندگی و با نشاط باشد؛ اما مثبت اندیشی که از روی منطق و راه های اصولی نباشد، می تواند آسیب های جبران ناپذیری داشته باشد. مثبت اندیشی زرد هم داریم که به صورت خیلی زیاد و افراطی و نامعقول بر دیدگاه های مثبت و نادیده گرفتن ناملایمتی ها تمرکز دارد. 

 

تفاوت روانشناسی مثبت گرا با مثبت اندیشی

 

 

گاهی اوقات افراد دو واژه ی روانشناسی مثبت گرا و مثبت اندیشی را به جای یکدیگر استفاده می کنند، اما لازم است بدانیم این دو مفهوم کاملا با یکدیگر متفاوت هستند. در ادامه به بررسی تفاوت های این دو می پردازیم.

  • به طور کلی روانشناسی مثبت گرا بر روش های علمی تمرکز دارد. این شاخه روانشناسی از قابلیت اثبات بهره مند است. در این رویکرد، نکات منفی به اندازه ی نکات مثبت مورد توجه قرارمی گیرد، اما مثبت اندیشی علم نیست بلکه نوعی باور و طرز فکر است که انسان را در همه ی زمان ها و موقعیت ها، به نگاه مثبت و خوب دیدن همه چیز ترغیب می کند.
  • از جمله تفاوت های دیگر روانشناسی مثبت گرا و مثبت اندیشی این است که مثبت اندیشی و تفکر مثبت، ایده و روشی است که نزدیک به یک قرن قدمت دارد و همواره از موضوعات جذاب روانشناسی بوده است. این در حالی است که روانشناسی مثبت گرا به صورت جدی از اواسط دهه ی نود میلادی آغاز شده است و قدمت آن تنها به بیست سال قبل و مقاله ی مارتین سلیگمن بر می گردد و هنوز هم دانش جدیدی محسوب می شود. بنابراین روانشناسی مثبت گرا حداقل در شکل ساختار یافته ی آن بسیار جوان تر از بحث مثبت اندیشی و مثبت نگری است.
  • مثبت اندیشی روی تحت تاثیر قرار دادن احساسات و هیجانات افراد متمرکز است در حالی که روانشناسی مثبت گرا به سوالاتی مانند «چه چیزی سبب می شود که زندگی ارزش زیستن داشته باشد ؟» و یا «چه چیزهایی باعث می شوند انسان به شکوفایی همه جانبه در ابعاد مختلف زندگی اش برسد ؟» پاسخ می دهد.
  • تفکر خوش بینانه بدون در نظر گرفتن واقعیت ها، می تواند با دست کم گرفتن و نادیده گرفتن مشکلات همراه باشد. اگرچه مطالعات مختلف نشان می دهد که خوش بینی با سلامتی، عملکرد بهتر، طول عمر بیشتر و موفقیت اجتماعی مرتبط است؛ اما دیدن واقع بینانه ی نقاط منفی، منجر به دقت در مسائلی می شود که در زندگی با آن ها سر و کار داریم. روانشناسان مثبت گرا، سال ها بر جنبه ی منفی پدیده ها کار کرده اند. موضوعاتی مثل افسردگی، اضطراب و تروما را به خوبی می شناسند و برای درمان مسیر مشخصی دارند. در صورتی که مثبت اندیشی، به عنوان جایگزینی برای رویکردهای درمانی برای گذر از مشکلات در نظر گرفته می شود.

 

کلام آخر

در حالی که بسیاری از شاخه های دیگر روانشناسی تمایل دارند بر اختلال عملکرد و رفتار های غیر عادی تمرکز کنند، روانشناسی مثبت گرا بر نقاط قوت افراد و کمک به آن ها برای شادتر کردن متمرکز است. هدف روانشناسی مثبت گرا این است که تحولی را در روانشناسی ایجاد کند. تحولی که به موجب آن دغدغه ی اصلی روانشناسی از ترمیم مسائل ناخوشایند در زندگی به ایجاد بهترین کیفیت زندگی تبدیل شود.

دیدگاه‌ها
موردی یافت نشد !